۰۰۱-ای طلعت زیبای تو عکس جمال لم یزل
السلام علیک یا علی بن الحسین یا علی اکبر
ای طلعت زیبای تو عکس جمال لم یزل
وی غرّه ی غرّای تو آئینه ی حسن ازل
ای درّه ی بیضای تو مصباح راه سالکان
وی لعل گوهر زای تو مفتاح اهل عقد و حلّ
ای غیب مکنون را حجاب زان گیسوی پرپیچ و تاب
وی سرّ مخزون را کتاب زان خطّ خالی از خلل
پیش قد دلجوی تو طوبی گیاه جوی تو
ای نخله ی طور یقین وی دوحه ی علم و عمل
روح روان عالمی جان نبیّ خاتمی
طاووس آل هاشمی ناموس حقّ عزّ و جل ّ
در صولت و دل حیدری زان رم علی اکبری
در صفّ هیجا صفدری درگاه جنک اعظم بطل
در خلق و خلق و نطق و قیل ، ختم نبوت را مثیل
ای مبدا بی مثل و بی مانند را نعم المثل
ای تشنه ی بحروصال ، سرچشمه ی فیض و کمال
سرشار عشق لایزال ، سرمست شوق لم یزل
ذوق رفیع المشربت افکند در تاب و تبت
تو خشک لب از آب و لبت عین زلال بی زلل
کردی چه با تیغ دوسر در عرصه ی میدان گذر
بر شد ز دشمن الالحزر ز دوست بانک الجل
دست قضا شد کارگر د رکار فرمای قدر
حتی اذانشقّ القمر لما تجلی و اکتمل
عنقاء قاف قرب حق افتاد از هفتم طبق
در لجهّ ی خون شفق نجمٌ هوای ، بدرٌ أفل
بعقوب کنعان محن قمری صفت شد در سخن
کای یوسف گل پیرهن ای طعمه ی گرگ اجل
ای لاله ی باغ امید از اغ تو سروم خمید
شد دیده ی حق بین سفید و الرأس شیباً اشتعل
ای شاه اقیلم صفا سرباز میدان وفا
بادا علی الدنیا العفا بعد از تو ای میر اجلّ
ای سرو آزاد پدر ایشاخ شمشاد پدر
ناکام و ناشاد پدر ای نونهال بی بدل
گتم ببینم شادیت عیش شب دامادیت
روز مبارک بادیت ، خاب الرجاء و الامل
زینب شده مفتون تو آغشته اندر خون تو
لیلی ز غم مجنون تو ، سرگشته سل و جبل
( آیت الله غروی اصفهانی )
(کمپانی )
دیدگاهتان را بنویسید